کتاب درس و مشق گشايش های شطرنج برای کودکان – کتاب اول

درس و مشق گشايش های شطرنج برای کودکان

این مجموعه ی سه جلدی امکان بحث گروهی بر سر گشایش ها را فراهم می کند. اصول عام و خاص هر گشایشی در دو بخش متفاوت تشریح و به صورت مسئله تمرین می شوند، بحث و مناظره درباره خطاهای گشایشی در بازی های متعدد هر فصل رخ می دهد و پیدا کردن ماهیت مجرد آن اشتباهات به کمک مربی که در نهایت به یکی از دو اصل ملاحظات عام و خاص مربوط است، راهی نو در آموزش و فهم گشایش ها می گشاید. کتاب اول گشایش های باز را تفسیر و تدریس می کند. جیوکو پیانو، دفاع دو اسب، گامبی شاه، بازی اسکاتلندی و… از زمره گشایش هایی اند که حرکت به حرکت توضیح داده می شوند.

درس و مشق گشايش های شطرنج برای کودکان
درس و مشق گشايش های شطرنج برای کودکان

هر آغازی دشوار است! در همه رشته های علوم و زندگی چنين است. اما برای يک ناظر سطحی مرحله آغاز بازی در شطرنج دشواری ندارد و مسائل آن حل است، کافی است وقت مطالعه پيدا کنيد. آخرين واريانت هر گشايشی را در بانک های اطلاعاتی و کتب شروع بازی می توان يافت. مطالعه کنيد و ياد بگيريد!

گشايش ها را با خواندن کتاب ياد می گيرند!! اين برداشت نادرست به خاطر آن است که شطرنج را با مطالعات تاريخی اشتباه می گيرند و از اين راه می خواهند درس بياموزند. شطرنج انبوهی از اطلاعات نيست که جمع آوری گردد و نقش معلومات در آن به اندازه شخصيت بازيکن و قدرت در تصميم گيری برجسته نيست.
شطرنج مجموعه دانش نيست، توانايي در مشاهده و خردورزی است. بنابراين شطرنج يک فعاليت است و مانند هر فعاليت ديگری به مهارت نياز دارد. اما چه نوع مهارتی نياز است؟ در يک کلام توانايي الگوشناسی و يا شناسايي الگوی نمونه.

الگوی نمونه چيست؟ شيوه ای است برای نگريستن به پوزيسيونها، که بر قواعد و ارزش های تفسير شده آن مبتنی است. درک ساختار کلی پوزيسيون و نه تمرکز بر اجزاء آن و سپس يافتن ايده های مختلف تاکتيکی و پوزيسيونی از منابع الگوی نمونه است. الگوهای نمونه برای بازيکن شطرنج شبيه قضاياي رياضي برای رياضی دان است و به همان گونه که رياضی دانها به مسائل رياضی با توجه به قضايای رياضی می نگرند و فرآيند راه حل مسئله با استفاده از قضايا ممکن می شود، در شطرنج هم الگوشناسی و استفاده به موقع از آن درست ترين و سريع ترين راه پيروزی است. روند کاربرد يک قضيه رياضی در حل يک مسئله و قياس آن با طرح تصاحب يک خانه استراتژيک Outpost در يک پوزيسيون نشان می دهد که پروسه حل مسئله و يا رسيدن به برتری پوزيسيونی نتيجه محاسبه و درگيری ذهنی خود به خودی با مفروضات مسئله و پوزيسيون نيست. به همان گونه که توانايي شنيدن باعث نمی شود که هرکسی يک قطعه موسيقی بسازد! اين يک اشتباه است که تصور شود آنکه بازی را می برد حرکات بيشتـری محاسبه می کند. می گويند يکبار از کاپابلانکا پرسيدند که شما چند حرکت را از قبل می توانيد پيش بينی کنيد و پاسخ حيرت انگيز اين بود که تنها يک حرکت، بهترين حرکت را.

بررسی و مطالعه بازی های استادان شطرنج آزمايش خوبی است که نقش الگوهای نمونه و محاسبه حرکات را در هـر بازی مشخص می سازد. محققان خاطر نشان می کنند تفاوت بين شطرنج باز های استاد و معمولی فقط در اطلاعات و حافظه نيست بلکه در چگونگی استفاده از اطلاعات نيز هست. آنان می گويند که سازمان بندی «دانش و اطلاعات» در افراد استاد متفاوت از افراد معمولی است و در نتيجه آنها قادر می شوند اطلاعات جديد را به نحو کارآمدتری رمزگردانی کنند.

هر آغازی دشوار است! به اين دليل که بايد بسيار مراقب بود که موضوع آموزش – گشايش ها – کاملاً در ارتباط با سطح دانش بازيکن باشد و يا به زبان رياضی «هر مسئله را قبل از اثبات مسلم فرض نکنيم!»

الکسی سوئتين با حساسيت بسيار در اين مورد می نويسد : «مسائل آموزشی تئوری گشايش بسيار پيچيده اند زيرا به سطح بازی شطرنج باز ربط دارند. بسته به اين که بازيکن در چه رتبه ای قرار دارد آموزگار بايد از يک سو  در نظر گيرد که چه ميزان شناخت از تئوری گشايش برای بازيکن ضروری است و از سوی ديگر چه روشی را برای آموزش در پيش گيرد. تعيين معياری که مشخص کننده نياز آموزشی بازيکنان در رتبه های مختلف باشد کاری به ويژه مشکل و نسبی است.»

اين نکات و محدويت ها ، نگارنده را که در صدد تدوين کتاب شروع بازی برای کودکان بود مدت ها به چاره جويي و فکر فرو برد تا اينکه کتاب «گشايش های شطرنج برای کودکان اثر جان واتسون و گراهام برجس» منتشر شد. به زودی به نسخه اصلی آن دست يافتم. پس از وارسی و بررسی سبک و سياق مطالب آن که تاحدودی به کتاب Undrestanding The Chess Opening اثر سام کالينس شباهت داشت. متوجه شدم که به سختی می توان به رابطه اين کتاب و چگونگی آموزش آن به کودکان پی برد. کتاب به روشنی از سطح دانش کودکان فراتر بود و اين نه به دليل زبان نوشتاری و ميزان شناخت از تئوری گشايش ها برای کودکان بود – دو موردی که می توان به حساب نقاط قوت کتاب برشمرد- که به دليل روش و شيوه آموزش گشايش ها در سطحی بالاتر بود و به اصطلاح «مسئله را قبل از اثبات مسلم می گرفت! »

هنوز زمانی نمی گذشت که چشمم به ترجمه فارسی کتاب افتاد. در پيش گفتار مترجم در اين کتاب اين جمله قابل تعمق است : «کتابی که در دست داريد تحت عنوان گشايش های شطرنج برای کودکان در سال 2011 منتشر شده است. البته نويسندگان توضيح داده اند که اين کتاب برای هر سن و سال و قابليتی مناسب است و به همين دليل در ترجمه فارسی نام گشايش های شطرنج به زبان ساده برای آن برگزيده شد». تغيير نام کتاب تفاوت کيفی نثر آن را از ساير کتاب های شطرنج نشان نمی دهد. اما معلوم نيست چرا مترجمی توانا و پژوهشگری محترم از قول جان واتسن و گراهام برجس آن «توضيح» را می دهد. ما در هيچ جای کتاب چنين توضيحی نيافتيم. اگر کتابی در موضوع شروع بازی برای هر سن و سال و قابليتی مناسب است بدون ترديد آن کتاب برای «هر سن و سال و قابليتی مناسب» نيست. شک نکنيد!

هر آغازی دشوار است! اگر در آغاز نتوان متد و روش آموزش گشايش ها را بيان کرد.

بنابراين طرح تفصيلی ما برای آموزش گشايش ها چنين است که :

کتاب «گشايش های شطرنج برای کودکان» اثر جان واتسون و گراهام برجس به عنوان مرجع اصلی و اسکلت کتاب حاضر است و استفاده از منابع تکميلی ديگر که منطبق با آن است به واقع اين اسکلت را با گوشت و پوست می پوشاند.

بديهی است که حاصل به دست آمده از کليه متون کتابی با واسطه – مربی – برای کودکان و نوآموزان در سن بالاتر است. با اين فرض که کتابهای «درک مسائل بنيادی – پايه 2» و «آموزش شطرنج با مسئله – گام 3» را خوانده و مسائل آن را حل کرده باشند. ميزانی از دانش عمومی شطرنج مبنای آموزش گشايش هاست.

به هنگام آموزش گشايش ها به نوآموزان استاد بزرگ يودوويچ می گويد: «چيزی که به تمرينات گشايش ها مربوط می شود آن است که تجربه نشان داده بهترين شروع برای آموزش گشايش های باز هستند. در اين بخش از تئوری مفاهيم مهمی از نوع چگونگی گسترش مهره ها، نيروهای متقابل مرکز، زمان، مکان با عبارات بسيار روشن گنجانده شده است». الکسی سوئتين به گفته ريچارد رتی استناد می کند و می گويد : «او به نوآموزان هشدار می داد که از آموختن يکباره نظام های گشايشی استراتژيک بپرهيزيد و به آنها توصيه می کرد که به بازيهای باز و امکانات فراوانی که برای بازی با سوارها دارند مسلط شوند».

بدين ترتيب جلد اول «گشايش های شطرنج برای کودکان» به گشايش های باز اختصاص دارد. سعی بليغ ما بر اين بوده که محتوای آموزش و متد آن با عقايد نظريه پرداز بزرگ شطرنج استاد بزرگ الکسی سوئتين هماهنگ گردد بطوری که تلاش برای تطبيق «نظريه ارائه شده» و «کار انجام شده» در کتاب را می توان گام به گام تماشا کرد.

سوئتين در کتاب «تئوری مدرن گشايش شطرنج» در مبحث چگونگی آموزش تئوری گشايش می نويسد نوآموز بايد :

  1. نکاتی را درباره گشايش های اصلی بداند. اين امر شکل های متنوعی را که ممکن است نبرد گشايشی به خود بگيرد برای بازيکن آشکار می کند و افق فکری او را وسعت می بخشد.
    «در هر بخش ايده های مشخص حرکات اوليه تفسير شده و به درک ايده اصلی گشايش کمک می شود».
  2. بر اصول گشايش مسلط شود. اين امر به او می آموزد تا خود بينديشد و به او کمک خواهد کرد تا از ميان سيستم های گشايشی راه خود را بيابد.
    «تسلط بر اصول گشايش با تمرينات سه گزينه ای قبل از پرداختن به هر گشايشی تمرين می شود».
  3. در اوايل پيشرفت بازيکن برای او بهتر است که در آموزش های گروهی که قاعدتاً مشکل بحث و مناظره دارند شرکت جويد، مربی بايد خطاهای شاخص گشايشی مبتديان را خاطر نشان سازد و نشان دهد که چگونه می توان از آنها اجتناب کرد. او بايد تلاش کند تا افق ديد بازيکنان را وسعت دهد. مثلاً در اين مرحله تحليل بازی های اندرسن، مورفی و چيگورين بسيار مفيد است..
    «تحليل اين بازی ها بدين نحو است که اشتباهات گشايشی مورد سوال قرار گيرند و يا چگونه اين بازی ها به صورت آموزشی و نه آنچه در بازی رخ داده می تواند ادامه يابد، در هر گشايشی ديده می شود و مربی به آسانی می تواند بر سر اصلاح اشتباهات و جاهای خالی در متن بازی در کلاس پرسش و بحث گروهی نمايد».

ما متدلوژی آموزش گشايش ها را در اين کتاب مرحله به مرحله بيان کرديم ولی اين روش در کليت خود ضروری است که بحث و بررسی شود.

 

1- عام بودن گشايش

اصول کلی و يا عام بودن گشايش مبنای فهم گشايش هاست. اصولاً فهميدن يعنی تعميم. قراردادن موارد خاص در قالب های عام و يا مربوط ساختن قضايای جزيي با قضايای کلی. وقتی تشخيص می دهيم که يک موقعيت خاص ظاهراً گيج کننده صرفاً مورد خاصی از چيز عام تر است ذهن ما کمتر مغشوش می شود. تلخيص پديده های رنگارنگ متنوع در يک اصل ساده و کلی و يا تحويل «چند به يک» دقيقاً همان چيزی است که ما به آن فهميدن می گوييم. مثلاً واژه ميوه عام است و شما به طور کلی ميوه نمی خوريد، بلکه تنها با نمونه های خاص آن سيب، انار، پرتقال و … سر و کار داريد. حال اگر بخواهيد توضيح دهيد کام کوات Kumquat چيست؟ کافی است بگوييد نوعی ميوه است. نخوردن «ميوه» مانع ضرورت استفاده از آن نمی شود و به خوبی مجهول  را معلوم می سازد و توضيح می دهد. برای شناختن کام کوات ما خاص را به عام مربوط ساختيم.

عام بودن گشايش يعنی بينشی از شروع بازی که در طول قرن ها به محک آزمايش و تجربه سنجيده شده عامل ارزيابی شود. اين بينش نمی تواند شناختی از يک گشايش خاص را به دست دهد. اما وسايلی (ابزار کار فکری) را در اختيارمان می گذارد که با آن بتوانيم يک گشايش خاص را بفهميم و از آن سر درآوريم.

نبرد قانون اساسی بازی شطرنج است، بنابراين محتوی حرکات نخستين بازی و يا گشايش ها بسيج هرچه سريع تر نيروهاست و هرچه سوارها بيشتر فعال باشند امکانات حمله بيشتر خواهد بود.
الکسی سوئتين می نويسد :

اصول اساسی مرحله گشايش بازی را می توان به شرح زير خلاصه نمود :

  1. نبرد برای در اختيار گرفتن مرکز
  2. گسترش سريع و هدفمند سوارها در جهت پوزيسيون های فعال در دور کردن شاه از تيررس مرکز از طريق قلعه رفتن
  3. ايجاد يک ساختار پياده ای بی کم و کاست
  4. ايجاد هماهنگی بين سوارها و پياده ها

در ميان اين چهار اصل گشايشی تسلط بر مرکز و حاکم بودن بر مرکز در درجه اول اهميت و اصول گشايشی قرار دارد. به مرکز هر گشايشی نگاه کنيد وضعيت پياده های مرکزی و نسبت جای هر سوار گسترش يافته با مرکز به فهم بيشتر گشايش کمک می کند به قول ايساک ليپ نيتسکی در Questions of Modern Chess Theory امروزه اين يک باور همگانی است که ساختار مرکز روح هر گشايشی است.

روبن فاين ارزيابی از هر حرکت گشايشی را وابسته به پاسخ اين دو سؤال اساسی می داند : 1- چگونه بر مرکز اثرگذار است؟ و 2- چگونه با سوارها و پياده ها هماهنگ است؟ و ايساک ليپ نيتسکی به دو دليل مرکز صفحه را مهم ترين مکان نبرد می خواند : 1- سوارها (به جز رخ) در مرکز بيشترين ارزش جنگيدن را دارند و 2- سوارها در مرکز با کمترين حرکات به هر جناح می روند.

گسترش سريع و هدفمند سوارها مستلزم اين است که :

  1. يک سوار را دوبار حرکت ندهيم مگر آنکه قابل توجيه باشد.
  2. گسترش مهره ها را مانع نشويم.
  3. گسترش را با تهديد توأم سازيم.
  4. گسترش را با گرفتن تمپو ادامه دهيم.
  5. حرکات محتاطانه ندهيم و با پيشگيری بی مورد وقت تلف نکنيم.
  6. وزير را زودهنگام به بازی نياوريم.
  7. با پياده کمتر بازی کنيم و از شکار پياده ها به هزينه عقب ماندگی در گسترش شديداً خودداری کنيم.
  8. شيفته حملات نابهنگام نشويم. (اصولاً حمله بی موقع آينده ای ندارد)
  9. و بالاخره به خاطر عنصر رقابت در نبرد دست حريف را از مرکز و هر امکان گسترشی کوتاه کنيم.

ميخائيل يودوويج در مقاله تاريخ و تئوری شروع می نويسد : اقتباس آگاهانه درک اصول کلی شروع که در محتوای گشايش های خاص يافت می شوند آن چيزهايي هستند که هر شطرنج باز آرزومند رشد خود، آنها را لازم دارد. برای کار کردن در عرصه شروع بسيار ثمربخش خواهد بود، که دقت شود کدام اصول کلی شروع در واريانت هايي که مورد بررسی قرار می گيرد بازتاب يافته است. ما بايد بتوانيم در هر شروع بازی اصول کلی گشايش را پيدا کنيم. برای نوآموزان جستجوی اين اصول از جالب ترين مسائل آموزشی است. بخش اول تمرينات کتاب حاضر به يافتن اين حرکات اختصاص دارد.

 

2- خاص بودن گشايش

هرچند اصول اساسی گشايش همانند يک قطب نمای دقيق راهنمای مسير ماست ولی لازم الاجرا نيستند نبرد گشايشی بسيار پيچيده است و نمی توان آن را يکسره تابع اصول کلی دانست. به طوری که بازيکن از آغاز مرحله گشايش بازی و ادامه آن بايد به گونه ای مشخص بيانديشد. لذا عام بودن گشايش تنها به صورت خاص بودن گشايش وجود دارد و با گشايشی که صرفاً با اصول کلی گشايش مشخص می شود ابداً مواجه نيستيم. در هيچ گشايشی حرکات آن فارغ از وضعيت معين بازی نيست و بازی براساس اصول کلی گشايش پيش نمی رود. قواعد گشايشـی متفاوت از قواعد آشپزی است و وابسته به شرايط بازی اند. خاص بودن گشايش که انـواع گوناگون گشايش ها را شامل می شود به نظر الکسـی سوئتين حاصل «بررسی همه جانبه ويژگی های خاص هر پوزيسيون است. خواه ويژگی هايي که به ساختار ظاهری يک پوزيسيون بستگی دارند و خواه آنهايي که از ديده پنهانند. هدف اصلی از چنين رويکردی يافتن مؤثرترين طرح منطبق با نيازهای پوزيسيون است. هدف از انجام هرکدام از حرکت ها که بخشی از طرح اصلی را تشکيل می دهد بايد حل مسائل فوری پيش آمده در پوزيسيونی معين باشد. راه حل از طريق تحليل مشخص واريانت های گوناگون و مقايسه آنها با يکديگر به دست می آيد».

همه گشايش هايي که به نام می شناسيم کم و بيش حل المسائل کاربرد اصول کلی گشايش در جريان عمل و مواجه شدن آن اصول با واقعيت های بازی است. در نبرد گشايشی هيچ اصلی جان سالم بدر نمی برد و همچنان معتبر باقی نمی ماند. اصول بر بازی اعمال نمی شوند، در بازی تشريح می شوند و تا جايي معتبرند که با وضعيت بازی در تطابق باشند.
بنابراين اگر کسی به شيوه ی قالبی به گسترش مهره های خود بپردازد و تنها اصول عام گشايشی را مدنظر قرار دهد به سرعت بازی را از دست می دهد.

 

3- رابطه عام و خاص در گشايش ها

اصول عام در همه گشايش های خاص وجود دارد و پايه تفسير ما از شروع بازی به شمار می آيند ولی دقت و توجه خاص به ويژگی ها و تفاوت گشايش های مختلف به اين دليل است که تمامی گشايش ها بدون استثناء دارای مشخصات و خصلت های ويژه خود هستند و ما بايد برای شناخت آنها يک تحليل مشخص از شرايط مشخص انجام دهيم. سبزی يک مفهوم کلی و عام است. کلم و اسفناج مفاهيم خاصی می باشند، مفهوم عام سبزی در درون مفاهيم خاص اسفناج و کلم موجود است. هيچ شخصی تاکنون سبزی مجرد (تنها) نخورده است و به همين سياق گشايشی با حرکات عام گشايشی وجود ندارد. ميخائيل مادوويچ می نويسد : «لازم است خوانندگان را از تحسين کورکورانه اصول کلی از يک طرف و تحسين انبوه واريانت های ديگر از طرف ديگر بر حذر داريم. اصول کلی مفهوم خود را از عوامل زيادی کسب می کنند به عنوان قاعده آنها را بايد باور کرد اما قاعده هم استثناء دارد و ممکن است اين اصول کلی در حالت های خاص کاربرد نداشته باشند. بارها درباره اينکه تاچه حد گسترش سريع يا سامان دهی پياده های مرکزی از اهميت زياد برخوردارند سخن گفته ايم. اما فرض کنيد در بازی ای که جنبه تجربی دارد چنين وضعيتی را پيش روی شما قرار دهند که : گسترش سريع مهره ها امکان پذير است اما فقط با کمی موفقيت پوزيسيونی و به دور از مرکز. آيا چنين گسترش سريعی مقرون به صرفه است؟ يا چنين سوالی مطرح می شود : دفاع از مرکز، بسيار مشکل است. آيا بايد در فکر تصرف چنين مرکزی بود؟

وکوتوف درباره رابطه عام و خاص در گشايش ها در کتاب ميراث شطرنجی آلخين می نويسد : «آلخين و چيگورين با غريزه نبوغ آسای خود، شيوه صحيح ارزيابی و تعيين ويژگی های پديده های شطرنجی را يافته بودند. آنان اهميت اصول و قواعد کلی بازی شطرنج را که به وسيله اشتاينيتس مدون و در عمل آزموده شده بود انکار نمی کردند. آلخين بارها بر اين نکته تأکيد ورزيد که هنگام تصميم گيری در هر وضعيت موجود نبايد از قواعد کلی شطرنج غافل شد. او در تفسير يکی از بازی ها که در آن در مرحله گشايش يک مهره چند بار حرکت داده شده بود چنين نوشت : «ناديده گرفتن عمدی اصل قديمی (که برخلاف پندار برخی از استادان فوق امروزی، هنوز ارزش خود را از دست نداده است) مبنی بر آنکه در گشايش نبايد يک مهره را چند بار حرکت داد» و در جايي ديگر اظهار می کند : اين همه حرکت پياپی با پياده در گشايش اطمينان بخش نيست و قدری مخاطره آميز می نمايد. سپس کوتوف اضافه می نمايد : اين نقش فرعی و ثانوی اصول که بايد تحت کنترل شطرنج باز باشند و نه شطرنج باز تحت کنترل آنها) و تصميم گيری آميخته با نقد و خلاقيت، برپايه تحليل جداگانه هر وضعيت خاص مهم ترين اصل خلاقه در تعاليم آلخين و چيگورين شمرده می شود.» و حاصل کلام الکسی سوئتين از رابطه عام و خاص در گشايش ها چنين است :

«در هر حرکت گسترشی نه تنها بايد ملاحظات عام گوناگون بلکه مهم تر تحليل های مشخص طولانی را نيز در نظر گرفت. اين موقعيت شاخص بسياری از سيستم های جديد گشايشی است».

و اما برای جان واتسون عام بودن گشايش ها و اصولاً ملاحظات عام به شطرنج مدرن مربوط نمی شود. در اين حوزه فقط خاص وجود دارد! و اساساً مرز بين شطرنج مدرن و کلاسيک با اين گسستگی مشخص می شود. مسامحه نسبت به عام و مبالغه به خاص (انبوه ايده های مختلف) در جای جای کتاب «رموز استراتژی در شطرنج مدرن» ديده می شود. اين کتاب مملو از نکات ارزنده و قابل تعمق است ولی از اين گونه نظرات هم نمی توان و نبايد چشم پوشيد.

«درباره هر قاعده ای در شطرنج می توان گفت که تجربه مشخص هر بازيکن به او درکی دقيق تر و ظريف تر از کاربرد آن قاعده می بخشد». تأکيد از ماست! (صفحه 27)

و يا اينکه :

«اگر با نوع پوزيسيون مربوطه آشنايي کافی داريد پس به قاعده ای محتاج نيستيد اگر آشنايي کافی نداريد در اين صورت قضاوت خود شما (براساس موقعيت مشخص که مقابلتان است) قابل اعتمادتر و دقيق تر خواهد بود از هر قاعده ای که بخواهيد به کار ببنديد». (صفحه 390) چه با پوزيسيون مربوطه آشنا باشيد و يا نباشيد فرقی نمی کند! به عبارت ساده تـر شـما بايد با آزمون و خطا پيـش برويـد و ديـگر هيچ!! فهم و درک پوزيسيونـی بلاواسطه است!!

اين اندرزها را اگر کسانی جدی بگيرند و در بين آنان نوابغی هم باشند شايد پس از چند دهه يکی از آنان موفق شود دوباره کتابی شبيه کتاب «روش من» بنويسد!

ميخائيل سوه تلف شاعر معروف و معاصر شوروی سخنی در اين باره دارد : کسی که چرتکه می سازد خبر ندارد که مدت هاست کامپيوترها وجود دارند.

دانش دادگر – تير ماه 92

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *